طرف توی حرم امام رضا علیهالسلام
قدم میزد، دید لبهی قالی برگشته،
با خودش گفت: با پا برش گردون،
بعد گفت: نه!حرم اربابه!
بزار دولا شم با دست برگردونم!
شب توی عالم رویا، امام رضا رو
توی خواب دید گفتن:
“ما ادبت رو دیدیم که قالی رو
با پا برنگردوندی..”
میخوام بگم مکتب، مکتبِ دقیقیه!
اگه کاری برای اهل بیت کردی،
مطمئن باش میبینـــن..!
حاج حسـین یکتـا

داشتم فکر میکردم…
پاییز هم فصل قشنگی است
برایِ آمدنت!
چقدر مِـهرش به مـهربانیِ تو میآید
و بارانش به اشکهایِ من…

حــاجحسینیکتامیگه :
اگهمیخواییهروزۍدورتابوتت
بگردن؛
امروزبایددورامامزمانبگردی !

العبد محمد تقی بهجت:
حرفهای عادی علی (علیهالسلام) حکمت است. علی (علیهالسلام) و معاویه هر دو در قوس هستند، یکی متصاعد [بالا رونده] و دیگری متسافل [پست گردنده]، و هر دو در حرکتند، یکی «إِلَی الرفیقِ الأعْلی»، و دیگری «إِلَی النارِ الهاوِیةِ».
اعمال علی (علیهالسلام) و اعمال دشمنانش در معرفی هر کدام به تقوا و عدمش کافی است!
در محضر بهجت،ج٣، ص١۴٧

امام حسین (علیه السلام)، هنگامی که به ایشان گفته شد: ای فرزند پیامبر خدا! چگونه صبح کردی؟
فرمودند : صبح کردم، در حالی که پروردگارم بر فراز من و آتش، جلوی من است و مرگ، مرا میجوید و حساب، مرا احاطه کرده است و من، در گروِ عمل خویشم.
نه آنچه دوست دارم، مییابم و نه میتوانم آنچه را ناخوش دارم، از خود برانم.
کارها به دست غیرِ من است.
اگر بخواهد، عذابم میکند و اگر بخواهد، از من درمی گذرد. پس کدام فقیر، فقیرتر از من است؟
الأمالی للصدوق: ص ۷۰۷ ح ۹۷۱ و من لا یحضره الفقیه: ج ۴ ص ۴۰۴ ح ۵۸۷۳
