یک روز استاد دانشگاه به هر کدام از دانشجویان کلاس یک بادکنک باد شده و یک سوزن داد و گفت یک دقیقه فرصت دارید بادکنکهای یکدیگر را بترکانید. هرکس بعد از یک دقیقه بادکنکش را سالم تحویل داد برنده است. مسابقه شروع و بعداز یک دقیقه من و چهار نفر دیگه با بادکنک سالم برنده شدیم. سپس استاد رو به دانشجویان کرد و گفت: من همین مسابقه را در کلاس دیگری برپا کردم و همه کلاس برنده شدند زیرا هیچکس بادکنک دیگری را نترکاند چرا که قرار بود بعد از یک دقیقه هرکس بادکنکش سالم ماند برنده باشد که اینچنین هم شد. ما انسانها دراین جامعه رقیب یکدیگر نیستیم و قرار نیست ما برنده باشیم و دیگران بازنده. قرار نیست خوشبختی خود را با تخریب دیگران تضمین کنیم. می توانیم باهم بخوریم. باهم شاد باشیم. باهم…باهم…
پس چرا بادکنک دیگری را بترکانیم؟
چرا ترویج بیحجابی سخت است؟
بیحجابی در جهان پدیدۀ نویی نیست و دوران ارتجاع فرهنگی که به دنبال برهنگی بشر بوده گذشته است و هوشمندان جهان به ارزش و اصالت حجاب در حیات بشر پی بردهاند. به همین دلیل مرتجعین برای ترویج بیحجابی کار بسیار دشواری در پیش دارند.
علیرضا پناهیان
﷽
مذاکرات (من و خُدا)
خُـدایا !
من لذّتـ گُناه را ترکـ میکنم ؛
در مقابل تو تحریم لذّتـ مناجات را از
من بردار …
خدایـا !
من کسانـی که تو دوستشان نـداری را
ترک میڪنم ؛ و درمقابـل تو لذّتـ با خود
بودن را به
مـن بده …
خدایـا !
مـن پناهگاه شیطـان را ترک میکنم ؛
و تو در مقابل پناهـگاه امـن خودتـ را
به من بده …
خـدایا …
برای شفاف سازی گام اول را من برمیدارم
و سانتـری فیـوژهای گناه را کہ شیطان در
وجـودم برپا ڪرده ؛ یکی یکی و با کمک
تو از کار مـی اندازم .هستـه ی درونی ام
را خودت غنی سـازی کن …