﷽
چرا باید خدا را عبادت کنیم با اینکه از ما
بی نیاز است؟
روزی جوانی نزد حضرت موسی علیه السلام آمد و گفت: ای موسی خدا را از عبادت من چه سودی می رسد که چنین امر و اصرار بر عبادتش دارد؟
حضرت موسی علیه السلام فرمود: یاد دارم در نوجوانی از گوسفندان شعیب نبی چوپانی می کردم. روزی بز ضعیفی بالای صخره ای رفت که خطرناک بود و ممکن بود در پایین آمدن از آن صخره اتفاقی برایش بیفتد.
با هزار مصیبت و سختی خودم را به صخره رساندم و بز را در آغوش گرفتم و در گوشش گفتم: ای بز ! خدا داند این همه دویدن من دنبال تو وصدا کردنت برای برگشتن به سوی من، به خاطر سکه ای نقره نیست که از فروش تو در جیب من می رود. می دانی موسی از سکه ای نقره که بهای نگهداری و فروش تو است، بی نیاز است.
دویدن من به دنبال تو و صدا کردنت به خاطر خطر گرگی است که تو نمی بینی و نمی شناسی و او هر لحظه اگر دور از من باشی به دنبال شکار توست.
ای جوان بدان که خدا را هم از عبادت من و تو سود و زیانی نمی رسد، بلکه با عبادت می خواهد از او دور نشویم تا شیطان بر ما احاطه پیدا نکند و در دام حیله های شیطان نیفتیم…
“وَ مَنْ یَعْشُ عَنْ ذِکْرِ الرَّحْمٰنِ نُقَیِّضْ لَهُ شَیْطَاناً فَهُوَ لَهُ قَرِینٌ ” و هر کس از یاد خدا رویگردان شود شیطان را به سراغ او میفرستیم پس همواره قرین اوست (زخرف 36)
الانوار النعمانیه
الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـرَج
فقیری به ثروتمندی گفت:
اگر من در خانه ی تو بمیرم،
با من چه می کنی؟
ثروتمند گفت:
تو را کفن میکنم و به گور می سپارم.
فقیر گفت:
امروز که هنوز هم زنده ام، مرا پیراهن بپوشان، و چون مُردم، بی کفن مرا به خاک بسپار ….!
حکایت بالا حکایت بسیاری از ماست؛
که تا زنده ایم قدر یکدیگر را نمیدانیم ولی بعد از مردن، میخواهیم برای یکدیگر سنگ تمام بگذاریم
ذکری که پیامبر اکرم در جنگ بدر خواند و موجب پیروزی سپاهیان پیامبر شد.
از امیر مومنان نقل است:
ناگاه او را در گوشه ای یافتم که سر به سجده نهاده بود و(همچنان به یاد خدا به طور) مکرر می گفت:
«یا حی یا قیوم»
(ای خدای زنده! و ای خدایی که ذات پاک و تمام صفات تو، قائم به خودت می باشد.)
این را گفت و آمد و گفت یا علی:
ما پیروز میدانیم.
ذکر معجزه آسای پیامبر برای هر دردی دوا.
گفته شده بین نماز ظهر و عصر 100 مرتبه گفته شود
منبع - داستان دوستان، ج3، ص214؛ به نقل از تفسیر روح البیان، ج1، ص271.