گنجشکی با عجله و با تمام توان به آتش نزدیک میشد و برمیگشت!
پرسیدند : چه میکنی؟
پاسخ داد: در این نزدیکی چشمه آبی هست و من مرتب نوک خود را پر از آب میکنم و آن را روی آتش میریزم…
گفتند: حجم آتش در مقایسه با آبی که تو میآوری بسیار زیاد است و این آب فایدهای ندارد.
گفت: شاید نتوانم آتش را خاموش کنم، اما آن هنگام که خدا میپرسد: زمانی که دوستت در آتش میسوخت تو چه کردی؟
پاسخ میدهم: هر آنچه از من بر میآمد!
به راستی،ما برای امام زمان خود اینگونه هستیم،یا..
ﺣﺎﻟﻤﺎﻥ ﺑﻬﺘﺮ ﻣﯽ ﺷود
ﻭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺯﯾﺒﺎﺗﺮ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ
ﺑﻪ ﺷﺮﻃﯽ ﮐﻪ ﯾﺎﺩﻣﺎﻥ ﻧﺮﻭﺩ
ﺟﺰ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ
ﺑﺮﺍﯼ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﻫﻢ
ﺁﺭﺯﻭﻫﺎﯼ ﺧﻮﺏ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﻢ
زغال هاي خاموش را
کنار زغال هاي روشن ميگذارند
تا روشن شود
چون همنشيني اثر دارد
ما هم مثل همان زغال هاي خاموشيم
اگر کنار افرادي بنشينيم
که روشنند
که گرما و حرارتي دارند…
ما هم به طبع آن ها
نور و حرارت و گرما پيدا ميکنيم.
پس آدمی انتخاب کنید
که بشما انرژی ببخشد!
بزرگترین اشتباهمون
اینه که اگر یه نفر در حقمون
یه بدی کرد، سریعاً تمام
خوبیهاشو چال میکنیم…!