اگر به جای گفتن:
دیوار موش دارد و موش گوش دارد،
بگوییم:
“فرشته ها در حال نوشتن هستند…”
نسلی از ما متولد خواهد شد که به جای مراقبت مردم، “مراقبت خدا” را در نظر دارد!
قصه از جایی تلخ شد که در گوش یکدیگر با عصبانیت خواندیم:
بچه را ول کردی به امان خدا !
ماشین را ول کردی به امان خدا !
خانه را ول کردی به امان خدا !
و اینطور شد که “امان خدا” شد: مظهر ناامنی!
ای کاش میدانستیم امن ترین جای عالم، امان خداست….
دعوا کن ولی با کاغذت !
اگر از کسی ناراحتی یک کاغذ بردار و یک مداد
هر چه خواستی به او بگویی روی
کاغذ بنویس.
خواستی داد هم بکشی ،
تنها سایز کلماتت را بزرگ کن نه
صدایت را .
آرام که شدی برگرد و کاغذت را
نگاه کن …
آنوقت خودت قضاوت کن.
حالا می توانی
تمام خشمِ نوشته هایت را با پاککُنت
پاک کنی؟
دلی هم نشکانده ای
وجدانت را هم نیازرده ای
خرجش همان مداد و پاک کن بود
نه بغض و پشیمانی …
دکترالهی_قمشهای
مرحوم دولابی:
سنت الهی اینگونه است
اگر بخواهی حُسن و نیکیات را فریاد بزنی، تا همه متوجه بشوند، رسوا میشوی. ولی اگر بخواهی حسن و خوبیات را مخفی کنی، خدا خودش به مردم نشانش میدهد
مَنْ تَوَاضَعَ لِلَّهِ رَفَعَهُ اَللَّهُ
هرکس برای خدا تواضع و فروتنی کند، خدا اورا بالا میبرد
الکافی , جلد 2 , صفحه122
این وَعــدہ خداسـت
کہ حق النــــاس را نمے بخشد!
خون شهدا حـقُّ الناس اسـت
.
نمے دانم بـا این حقُّ النـــــاس
بزرگے کہ بہ گَردن ماســــت،
چہ خواهـیم کـرد؟