خدآچـهدلبرونـهمیفرمایند:
ولآتحزن
اِنَّاللهمـعنــٰا
غمگین نشومنکنارتم
پیرمردی هر روز تومحله پسرکی رو با پای برهنه می دید که با توپ پلاستیکی فوتبال بازی میکرد؛
روزی رفت و یه کفش کتونی نو خرید و اومد به پسرک گفت: بیا این کفشا رو بپوش.
پسرک کفشا رو پوشید و خوشحال رو به پیرمرد کرد و گفت: شما خدایید؟
پیرمرد لبش را گزید و گفت نه پسرجان.
پسرک گفت: پس دوست خدایی، چون من دیشب فقط به خدا گفتم کفش ندارم…
دوست خدا بودن سخت نیست.
اگر توانش رو داری دست یه نفرو بگیر
مرحوم دولابی
لازم نیست از زندگی ببُری و خلوت کنی. اگر هر شب یک ربع فکر کنی، کم کم همهی وقتهایت را میگیرد و به هر کاری مشغول باشی، دائماً فکر خدا هستی و ایـن فکر مانع کارهای دنیویات هم نخواهد بود. یاد خدا این نیست که انـسان درهـا را بـه روی خودش ببندد. همان یک ربع خلوت و تفکّر در مورد اینکه کجا بودهای و الآن کجا هستی و نهایتاً به کجا خواهی رفت، کافی است.
مصباحالهدی، ص 430 .
مرحوم دولابی (ره) :
به اندازه کفایت از خدا چیز بخواهید. رزق دست خداست ، کم و زیادش میکند.
گاهی با یک ساعت کار، رزق یک سال را میدهد. اینجور نیست که هرکس کم برود کم به او بدهد.
عمده ، روحیه شماست که به قدر احتیاج بروید ، نه برای جمع کردن مال که عبد دنیا شوید.