چقدر بخدا بدهکاریم؟؟؟
بعد از اینکه یک مرد 93 ساله در ایتالیا از بیمارستان مرخص می شود، به او گفته شد که هزینه یک روز ونتیلاتور (دستگاه تنفّس مصنوعی) بیمارستان را بپردازد. پیرمرد به گریه افتاد. پزشکان به او دلداری دارند تا بخاطر صورتحساب بیمارستان گریه نکند. ولی آنچه پیرمرد در جواب گفت، همه پزشکان را گریه انداخت
پیرمرد گفت: “من به خاطر پولی که باید بپردازم گریه نمی کنم. تمام پول را خواهم پرداخت.” گریه من بخاطر آن است که 93 سال هوای خدا را مجانی تنفس کردم، و هرگز پولی نپرداختم. در حالیکه برای استفاده از دستگاه ونتیلاتور در بیمارستان به مدت یک روز باید اینهمه بپردازم. آیا می دانید چقدر به خدا مدیون هستم؟ من قبلاً خدا را شکر نمی کردم” سخنان آن پیر مرد ارزش تأمل دارد. وقتی هوا را بدون درد و بیماری آزادانه تنفس می کنیم، هیچ کس هوا را جدی نمی گیرد.
این داستان ما را به یاد درسی از گلستان سعدی انداخت: «منّت خدای را عز و جل که طاعتش موجب قربتست و به شکر اندرش مزید نعمت هر نفسی که فرو می رود ممدّ حیاتست و چون بر می آید مفرّح ذات پس در هر نفسی دو نعمت موجودست و بر هر نعمت شکری واجب…»
یه روز رفیقم ازم پرسید:
- توی زندگیت چی داری؟
خندیدم و گفتم:
- تو که بهتر از خودم میدونی!
یه پراید مدل هشتاده، یه خونه اجاره ای و یه شغل قراردادی! البته رسمی که بشم حقوقم بهتر میشه!
خندید… زد روی شونه ام و گفت:
- چی داری که اگه دارا باشی همه چیزته و اگه ندار باشی بازم داریش؟
فکر کردن نمیخواست! از خودم خجالت کشیدم!
یه لحظه اونقدر غرق روزمرگی هام و مادیات شدم که یادم رفت بزرگترین دارایی من چیه!
لبخند زدم… زمزمه کردم:
- خدا همه چیز منه…
واَعمِ اَبصارَ قُلُوبِنا عَمّا خالَفَ مَحَبَّتَک..،
و چشمهایمان را
از آنچه مخالف عشقِ توست کور کن ..
صحیفه_سجادیه_دعای 9
خواجہ عبدالله انصارے
تو مناجات نامهاش ب خدا میگه؛
«دلِ ما را هوایِ خود دِه»
خیلی قشنگه نه؟ :)
دل_ما_را_هـوای_خود_ده