سلام عشاقانِ خداوند
دلم نیومد اینو عرض نکنم
خدا خیلی مهربونه
مثل ادما نیست که تا یه اشتباه ازت ببینه ولت بکنه
تازه ، اگه یه اشتباه ببینه ازت محکم تر میچسبه بهت
ماها هنوز خدارو درک نکردیم
رفاقت با خدا خیلی دلچسبه
مزه خاصی داره این رفاقت که نصیب هرکسی نمیشه
خدا تو حدیث قدسی میگه :
اگر کسانی که به من پشت کرده و از من رو برگردانده اند می دانستند چقدر مشتاق آنها هستم از شوق می مردند
خدا انقدر منتظر ما بنده هاشه اونوقت ما عین خیالمون هم نیست
خدا خیلی کریمه
وقتی یه قدم به سمت اش بری ده قدم میاد سمتت
تو خدارو باور نکردی
فکر میکنی وقتی از فکرش غافلی بهت فکر نمیکنه؟
تو سرتو انداختی پایین حواست به هیچ جا نیست
خدا که همیشه باهاته
وقتی حاجتت را به تاخیر
میاندازد، دارد چیز بزرگتری
به تو میدهد منتها تو حواست
به خواسته خودت هست
و متوجه نمیشوی تو نان
میخواهی، او به
تو جان میدهد …
حاج آقا دولابی
خدایا هیچ چیز بهتر از آنی نیست
که تو برایم خواستی …
یک وقتهایی باید خلوت کنی با خدا
باید از گناهانت بگی
از خستگیهایت
از کمآوردنهایت
یک وقتهایی باید از تهِدلت بگی
الهی و ربی من لی غیرک
خدایا…
ازتو میخواهَم که طَبع ما را
آنقَدر بُلند کُنی که دَر بَرابرِ
هیچ چیز جُز تو تَسلیم نَشویم…
دُنیا ما را نَفریبَد
خودخواهی ما را کور نَکند
سیاهی گُناه و فِساد و
تُهمَت و دُروغ و غیبَت
قَلبهای ما را تیره و تار نَنمایَد…
شهیدمصطفیچمران
چقدر بخدا بدهکاریم؟؟؟
بعد از اینکه یک مرد 93 ساله در ایتالیا از بیمارستان مرخص می شود، به او گفته شد که هزینه یک روز ونتیلاتور (دستگاه تنفّس مصنوعی) بیمارستان را بپردازد. پیرمرد به گریه افتاد. پزشکان به او دلداری دارند تا بخاطر صورتحساب بیمارستان گریه نکند. ولی آنچه پیرمرد در جواب گفت، همه پزشکان را گریه انداخت
پیرمرد گفت: “من به خاطر پولی که باید بپردازم گریه نمی کنم. تمام پول را خواهم پرداخت.” گریه من بخاطر آن است که 93 سال هوای خدا را مجانی تنفس کردم، و هرگز پولی نپرداختم. در حالیکه برای استفاده از دستگاه ونتیلاتور در بیمارستان به مدت یک روز باید اینهمه بپردازم. آیا می دانید چقدر به خدا مدیون هستم؟ من قبلاً خدا را شکر نمی کردم” سخنان آن پیر مرد ارزش تأمل دارد. وقتی هوا را بدون درد و بیماری آزادانه تنفس می کنیم، هیچ کس هوا را جدی نمی گیرد.
این داستان ما را به یاد درسی از گلستان سعدی انداخت: «منّت خدای را عز و جل که طاعتش موجب قربتست و به شکر اندرش مزید نعمت هر نفسی که فرو می رود ممدّ حیاتست و چون بر می آید مفرّح ذات پس در هر نفسی دو نعمت موجودست و بر هر نعمت شکری واجب…»