12 فروردین 1398
شعر زیبای توبه
حتماااا بخونید :
عبد گناهکار من، چرا زمن جدا شدی
پیش غریبه رفته ای، دور ز آشنا شدی
بنده ی بی وفای من، عبد گریزپای من
چرا گریختی زمن، چه شدکه بی وفا شدی
هر چه گناه کرده ای، عفو نمودم از کرم
اما… هر چه صدا زدم تو را، باز ز من جدا شدی
حاصل خویش سوختی، وصل مرا فروختی
چشم به غیر دوختی، هوائی هوا شدی
همه هست خویش خود را بهر تو خلق کرده ام
دل به تو داده ام ولی ، تو غافل از خدا شدی
رشته ی وصل ما و تو پاره نمی شود بیا
خدای تو منم چرا بنده ی غیر ما شدی
نظر دهید »