اگه شد،که شد
ولی اگه نشد
حتما یه فکر بهتری
خدا برات داره …
صبر_داشته_باش_و_به_خدا_اعتماد_کن
عجب صبری خدا دارد
اگر من جای او بودم
همان یک لحظه اول،
که اول ظلم را میدیدم از مخلوق بی وجدان،
جهان را با همه زیبایی و زشتی،
بروی یکدیگر،ویرانه میکردم.
عجب صبری خدا دارد!
اگر من جای او بودم
که در همسایه ی صدها گرسنه،
چند بزمی گرم عیش و نوش میدیدم،
نخستین نعره مستانه را خاموش آندم،
بر لب پیمانه میکردم.
عجب صبری خدا دارد!
اگر من جای او بودم
که میدیدم یکی عریان و لرزان،
دیگری پوشیده از صد جامه ی رنگین
زمین و آسمان را واژگون،مستانه میکردم.
عجب صبری خدا دارد!
اگر من جای او بودم
نه طاعت می پذیرفتم،
نه گوش از بهر استغفار این بیدادگرها تیز کرده،
پاره پاره در کف زاهد نمایان،
سبحه،صد دانه میکردم.
عجب صبری خدا دارد!
اگر من جای او بودم
برای خاطر تنها یکی مجنون صحرا گرد بی سامان،
هزاران لیلی ناز آفرین را کو به کو،
آواره و،دیوانه میکردم.
عجب صبری خدا دارد!
اگر من جای او بودم
بگرد شمع سوزان دل عشاق سرگردان،
سراپای وجود بی وفا معشوق را،
پروانه میکردم.
عجب صبری خدا دارد!
اگر من جای او بودم
بعرش کبریایی،با همه صبر خدایی،
تا که میدیدم عزیز نابجایی،
ناز بر یک ناروا گردیده خواری میفروشد،
گردش این چرخ را
وارونه،بی صبرانه میکردم.
عجب صبری خدا دارد!
چرا من جای او باشم
همین بهتر که او خود جای خود بنشسته و،
تاب تماشای تمام زشتکاریهای این مخلوق را دارد!
و گرنه من بجای او چو بودم،
یکنفس کی عادلانه سازشی،
با جاهل و فرزانه میکردم.
عجب صبری خدا دارد!
عجب صبری خدا دارد!
خداوند مے فرماید :
هرچه دیدے هیچے مگو !
من هم هرچه دیدم هیچے نمیگم …
یعنی تو در مصائب صبور باش
و چیزے نگو، منم در خطاهایت چیزے نمیگم !
هرچه درد را آشکارتر کنے، دوا دیرتر پیدا میشود.
اگر با ادب بودے و چیزے نگفتے راه را نشانت میدهد …
باےد زبانت را کنترل کنے ولو اینکه به تو سخت بگذرد ؛ چون با بیانش مشکلاتت رو چند برابر میکنے !
صبور باش راه باز میشود …
“حـــاج اسماعیــل دولابـی”
صبور باش
آنچه برایت پیش مےآید
و آنچه برایت رقم میخورد
به دست بزرگترین
نویسندهٔ عالم ثبت شده!
او که بدون اذنش
حتی برگے از درخت نمی افتد