﷽
راستی چقدر بخدا بدهکاریم؟!؟!
✍ بعد از اینکه یک مرد 93 ساله در ایتالیا از بیمارستان مرخص می شود، به او گفته شد که هزینه یک روز ونتیلاتور (دستگاه تنفّس مصنوعی) بیمارستان را بپردازد. پیرمرد به گریه افتاد. پزشکان به او دلداری دارند تا بخاطر صورتحساب بیمارستان گریه نکند. ولی آنچه پیرمرد در جواب گفت، همه پزشکان را گریه انداخت
پیرمرد گفت: “من به خاطر پولی که باید بپردازم گریه نمی کنم. تمام پول را خواهم پرداخت.” گریه من بخاطر آن است که 93 سال هوای خدا را مجانی تنفس کردم، و هرگز پولی نپرداختم. در حالیکه برای استفاده از دستگاه ونتیلاتور در بیمارستان به مدت یک روز باید اینهمه بپردازم. آیا می دانید چقدر به خدا مدیون هستم؟ من قبلاً خدا را شکر نمی کردم” سخنان آن پیر مرد ارزش تأمل دارد. وقتی هوا را بدون درد و بیماری آزادانه تنفس می کنیم، هیچ کس هوا را جدی نمی گیرد.
این داستان ما را به یاد درسی از گلستان سعدی انداخت: «منّت خدای را عز و جل که طاعتش موجب قربتست و به شکر اندرش مزید نعمت هر نفسی که فرو می رود ممدّ حیاتست و چون بر می آید مفرّح ذات پس در هر نفسی دو نعمت موجودست و بر هر نعمت شکری واجب…»
ﺍﮔﺮ ﻧﻤﯽﺧﻮﺍﻫﯽ هرگز
ﺍﺯ ﺧﻮﺑﯽ ﮐﺮﺩﻥ ﻫﺎﯾﺖ ﭘﺸﯿﻤﺎﻥ ﺷﻮﯼ،
فقط ﺑﺨﺎﻃﺮ ﺧﺪﺍ ﺧﻮﺑﯽ ﮐﻦ!
مرﺩﻡ ﻣﻌﻤﻮﻻً ﻗﺪﺭ نشناسند
ﻭ گاهی ﺟﻮﺍﺏ ﺧﻮﺑﯽ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺑﺪﯼ ﻣﯽﺩﻫﻨﺪ
ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ خوبی ﮐﺮﺩﻥ ﻫﺎﯾﺖ
فقط برای خدا باشد
ﺩیگر ﻗﺪﺭ نشناسی برایت اهمیتی ندارد
چون میدانی خدا به جای همه
برایت جبران خواهد کرد …
هر روز از خداوند عشق و انرژی بگیریم و بعد فقط برای رضایت و لبخند او بین بندگانش مهربانی و انسانیت و عشق را تقسیم کنیم. شاید یک کلام تو فردا زندگی یک نفر را نجات دهد ♡
فَاذکُرونی أَذکُرکُم (بقره/۱۵۲)
به یاد من باشید، تا به یاد شما باشم!
خدا را در نعمتها و خوشیها یاد کنیم..
تا او هم، ما را در سختیها و گرفتاریها یاد کند.
خانه ات که اجاره ای باشد
دائم به کودکت می گویی :
میخ نکوب
روی دیوارها نقاشی نکش
و مراقب خانه باش.
اما اینهمه مراقبت برای چیست ؟!
چون خانه مال تو نیست، مال صاحبخانه ست
چون این خانه دست تو امانت است
خانه ی دلت چطور !؟
خانه ی دل مال خداست
در خانه ی خدا
میخ نا امیدی و یاس نکوب.
خانه دلت همیشه آباد
در جوشن كبير يك عبارتی هست
كه مى گوييم:
” يا كٓريمٓ الصَّفْح “
معناش خيلى جالبه :
یك وقتی یك کسی تو رو می بخشه اما یادش نمیره
که فلان خطا رو کردی و همیشه یك جوری نگات
می کنه که تو می فهمی هنوز یادش نرفته؛
یك جورایی انگار که سابقه بدت رو مدام به یادت میاره.
ولی یك وقتی، یك کسی تو رو می بخشه و یک طوری فراموش می کنه انگار نه انگار که تو خطایی رو مرتکب شدی.
اصلا هم به روت نمیاره.
به این نوع بخشش میگن صَفح.
و خدای ما اینگونه است…
از صمیم قلب می گویم:
“يا كٓريمٓ الصَّفْح”