28 اسفند 1398
خدایا؟!
جانم؟
چرا منو به این دنیا راه دادی؟
چون تو شاهکار خلقتم هستی و من میخوام عملکرد تو رو ببینم.
چرا منو بعضی وقتا تو شرایط سخت قرار میدی؟
چون دوستت دارم! و میخوام ببینم توام منو دوست داری؟ ……
نظر دهید »
17 اسفند 1398
خـدایا دریاب این بنده ات را…
بنده ای که تو خنده هاش گفت:
خــدایا شـکرت
و تو گریه هاش گفت:
خدا بــزرگه !!
و وقتی ادمات دلشو شکستن گفت:
مــنم خدایی دارم
17 اسفند 1398
خداوندا چو جان دادی دلم بخش
دل عاشق، نه جان عاقلم بخش
درونی ده که بیرون نبود از درد
به بیرون و درون نبود ز تو فرد
چنان دارم که تا پاینده باشم
نه از جان بلکه از دل زنده باشم
چنان نه یاد خود اندر ضمیرم
که با یاد تو میرم، چون بمیرم
چنانم ده میِ پی در پیِ عشق
که فردا مست خیزم از می عشق
امیرخسرو_دهلوی
06 دی 1397