روضه_های_مادر
08 دی 1399
دو_خط_روضه
مآدر دست هآرا مثل هر شب بلند کرد دعآ کند
حسن و حسین با لبخندی شیرین به تقلید از مآدر دست هارا به دعآ بلند کردند….
علی…
علی هم آرام دست هارا بالا گرفت
همگی منتظر آمین گفتن برای دعآهای خیر مآدر بودند که زهرا فرمود
اللهمعجلوفاتیسریع….
دو جفت چشم مبهوت و حیران کودکانهخیره شدند بهم….
ابوترآب هم شکست و شکست و شکست….
روضه_های_مادر