شهید محسن حججی
25 مهر 1399
شهید محسن حججی
کارت عروسی که برایش میآمد میخندید و میگفت: بازم شبی با شهدا !
با رقص و آهنگ و شلوغبازیهای عروسی
میانهای نداشت. بیرون تالار خودش را به خانواده عروس و داماد نشان میداد و میرفت گلزار شهدا…
همهی فکر و ذکرش پیش شهدا بود میرفتیم روستا برای سمنوپزان
وسط تفریح و گشت و گذار
مثل کسی که گمشدهای دارد
میپرسید: حاجآقاسید این دورو بر شهید نیست بریم پیشش؟
شادی روح پاک شهید صلوات