شهید مهدی باکری
25 آبان 1399
وقتی بهم گفت: ازت راضی نیستم، انگار دنیا روی سرم خراب شده بود.
پرسیدم: واسه چی؟
گفت: چرا مواظب بیت المال نیستی؟ میدونی اینا رو کی فرستاده؟ میدونی اینا بیت المال مسلموناس؟ همهش امانته!
گفتم: حاجی میگی چی شده یا نه؟
دستش را باز کرد، چهار تا حبّه قند خاکی توی دستش بود، دم در چادر تدارکات پیدا کرده بود!
شهیـد_مهدی_باکری