شهیداحمدمحمد مشلب
بسم الله الرحمن الرحیم
<<پروردگارا بگشای سینه ام را و آسان ساز کارم را و بگشای گره زبانم را تا بفهمند سخنم را>>
<<راست گفت خدا وند بلند مرتبه>>
در این قسمت سلامی به تمام شهدا می دهد.
سلام بر اباعبدالله ، مظلوم کربل و رحمت خداوند برکاتش بر او باد .
سلام بر حضرت زیینب(س) ، سلام بر برادرش حضرت اباالفظل العباس (ع) .
سلام بر امام مهدی صاحب الزمان (عج الله) .
با آرزوی تعجیل در فرجش و درود بر نائب برحق صاحب الزمان امام خمنه ای و در ود بر روح امام راحل بنیان گذار جمهوری اسلامی.
ودرود بر مرد مقاومت و استقامت سید حسن نصرالله ودرود ورحمت خدا بر اوباد.
قطعا شهادت گل رز زیبایی است که هنگامی که فکرمان به آن نزدیک می شود،آرزوی شهادت را مشاهده می کنیم.
آرزو داریم بوی خدا را استنشاق کنیم.
وهنگامی که رایحه الهی را استنشاق کردیم،صفات روحمان به جهان جاودانگی تراشیده می شود و این می تواند یک آغاز باشد.
بسیاری از ما ها از آنها درس شهادت را فراگرفته ایم،سعی کردند شهادت را برای ما تجسم کنند و بسیاری آرزوی شهادت می کنند و منتظر آن هستند.
ای برادرانم ای مجاهدان در راه خدا باید هرکدام از شما عنصر فعالی باشید تا پایان زندگی اش شهادت باشد.
وبخدا نمی سود پایان زندگی جز شهادت باشد .
دنیا را همه می توانند تصاحب کنند ولی آخرت را فقط با اعمال نیک میتوان تصاحب کرد.
میگویند که من این مصیر جهاد را طی کردم که خیلی ها فکر میکنند سخت است ولی اگر از دید خدایی بودن به آن بنگری جز آسانی در آن نمی بینی.
این راه ادامه ی مسیر کربلا است و ادامه میدهیم این راه را و در این مسیر گام برخواهم داشت.
برای مادرم که خون رگ هایم از اوست وبه تو هدیه میکنم دعایی همرا با لبخند برای پروردگارم .
مادرم
آیا می توان لحظه ای بهتر از شهادت به دست آورد ای نور چشمانم ،ای مهربان ،ای اولین کلمه ای که از زبانم خارج شد.
ای اولین آموزگار مکتب شهادت،ای کسی که در زمین با دستانش تکان خوردم ، ای کسی که مرا بزرگ مرد تا مردی از مردان صاحب الزمان باشم.
گرم ترین سلام ها به تو ای زن صبور .
ای کسی که بیشتر از من پرسیدی از راه شهادت و در این راه کربلایی تاکید داری .
تمسک جوی به قران و اهل بیت
مرا در دعایت فرا موش نکن که دعای تو مستجاب میشود و امید دارم که تو را در مقابل حضرت فاطمه سرمر زنان جهان رو سفید کنم.
خبر شهادتم خبر آسانی نیست برای تو ولی توکل برخدا دیدار ما در بهشت در کنار حضرت زینب (س) و اهل بیت.
ای مادرم صحبت با تو خیلی خوب است ولی وقت تنگ است.
مرا ببخش و از تقصیراتم بگذر.
مادرم دوستت دارم و تو خسته شدی و زحمت کشیدی تا مرا بزرگ کردی و می خواهم به تو بگویم:مثل حضرت زینب صبر کن . مثل
ام البنین که چهار پسر تقدیم کرد و صبور ماند و برای پسرانش ناراحت نشد برای امام حسین ناراحت شد.وتو یک پسر تقدیم کرده ای و هنوز پسران بیشتری باید تقدیم کنی و صبور باشی و قطعا تو باید صبور و مومن باشی چون تو ما را در این خط بزرگ کردی و چیزعجیبی برای تو نخواهد بود که پسرت شهید بشود.
تو بودی که برای شهید شدنم دعا کردی و مرا برای آن تربیت کردی.
پس صبور و مومن باش برایم دعا کن و همچنین مرا ببخش .
این چنین نیست که بخواهم به تو بگویم دوری سخت اس است.ولی دو باره هم دیگر را ملاقات میکنیم در بهشت . از من راضی باش و مرا ببخش و….نمیدان دیگر چه بگویم.
میخواهم تو هم مثل مادر دیگر شهدا صبور باشی و سرت را بالا بگیری که پسرت شهید شده.
قطعا خود مادرم هم میداند قلب پسر به مادرش نزدیک است و برای هم قلبشان تحت تاثیر قرار میگیرد همه چیز بین مادر و فرزند جداست.
او هر چقدر مرا دوست دارد من هم بیشتر دوستش دارم که مرا از بچگی بزرگ کرد و به اینجا رسید و قطعا خداوند پاداش این زحمت را به او خواهد داد و نمیدانم چطور خواهدشد وقتی در منطقه کوچک و بزرگ بگویند:پسرت شهید شده…چگونه گریه خواهد کرد.
<<دوستت دارم>>