پناه دلتنگی هایم
07 آذر 1398
امام مهربانم
پناه دلتنگیهایم،
سلام
من ، از روزگاری صدایتان میکنم ،
که ثانیههایش را آخرالزمان مینامند؛
از دنیایی که در خشکسالی عاطفه میسوزد ،
و در سیلاب نابهسامانی اسیر است.
از مرزهایی که تنگدستی در آنها لانه کرده ،
و کبوتر مِهر از بامشان پَر کشیده…
از روزگار سرد دوران غیبت شما…
و در این دوران ،
دستان کم توان خود را به آسمان گشوده ،
اولین و آخرین دعایم را میخوانم؛
آمین گفتنش با شما!
بار الها! آفریدگارا! توانمندا! مهربانا!
به قلب شکستهی مادر،
آخرین فرزند حیدر را زود برسان؛