یا رب
30 خرداد 1398
“یا رب” که میگویم
خیالم راحت میشود
دلم آرام میگیرد
که کسی تا آخر هوایم را دارد …
رب، یعنی پرورش دهنده
یعنی چیزی را از همان اولِ اول
مثل یک دانهٔ کوچک پرورش دهی،
مراقبش باشی، آب و آفتابش را
اندازه بگیری …
برایم ربوبیت کردهای که اکنون اینجایم
اما اقرار میکنم آفت زدهام
و خیلی وقت است که گُل نمیدهم
اما خیالم راحت است که مراقبم هستی
گیرم چند روزی سخت بگذرد
آب و آفتابم کم شود …
اما به حکمتت که فکر میکنم
خیالم راحت میشود …
دوباره سرزنده و شاداب میشوم،
وقتی که تو مراقب و شنونده احوالم هستی
یارب نظر تو برنگردد
برگشتن روزگار سهل است